چند بار از یخکشی خواستیم گرمکن بپوشد اما توجهی نکرد!
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۰۱۲۲۰
به گزارش ایسنا، آزادکار وزن ۶۱ کیلوگرم ایران پس از کسب مدال طلای جام ساساری ایتالیا به عنوان یکی از دو رویداد باقیمانده موثر در رنکینگ جهانی کشتیگیران، به دلیل اینکه با تیشرت ورزشی بر روی سکوی اهدای مدال حاضر شد، مدال طلای خود را با سهلانگاری مسئولان تیم از دست داد. این در حالی بود که اگر این کشتیگیر با گرمکن ورزشی بر روی سکوی دریافت مدال حاضر میشد، هرگز چنین اتفاق تلخی رخ نمیداد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از این اتفاق فدراسیون کشتی ضمن اعتراض به این اقدام، تاکید کرد: با مسببین این اتفاق که باعث از دست رفتن مدال طلای یخکشی در این تورنمنت مهم شده است، برخورد میکند.
اما پس از این اتفاق، اتحادیه جهانی کشتی اعلام کرد پس از آنکه محمدباقر یخکشی با تیشرت ورزشی بر روی سکوی دریافت مدال حاضر شد، چند مرتبه به کشتیگیر ایران تذکر دادیم باید به قوانین احترام بگذارد و با گرمکن ورزشی کشورش به روی سکو بیاید تا مدال خود را دریافت کند اما این کشتیگیر نسبت به این موضوع بیتوجهی کرد و در نهایت با تصمیم مسئولان از رقابتها دیسکالیفه شد.
با اعلام این خبر از سوی اتحادیه جهانی کشتی، لازم است زوایای پنهان این ماجرا روشن شود و مشخص گردد چرا این کشتیگیر حتی با گرفتن چندباره تذکر حاضر نشده با گرمکن ورزشی بر روی سکو حاضر شود؟ اینکه او خود از پوشیدن گرمکن خودداری کرده و یا افرادی دیگر از تیم ایران اجازه این کار را به وی ندادهاند تا در نهایت مدال طلای این کشتیگیر که میتوانست نقش مهمی در جایگاه وی در رنکینگ جهانی نیز داشته باشد، براحتی از دست برود؟
گرمکن نپوشیدن محمدباقر یخکشی در مراسم اهدای مدال جام ساساری
به گزارش ایسنا، این اتفاق تلخ در حالی برای آزادکار ایران رخ داد که مشخص نیست چرا کشتیگیران ایران با وجود داشتن گرمکن ورزشی مختص به کشورمان، معمولاً از پوشیدن گرمکن ورزشی بر روی سکوی دریافت مدال در مسابقات مختلف خودداری میکنند و مانند کشتیگیران سایر کشورها حاضر به رعایت این موضوع نیستند؟
جدیدترین نمونه آن نیز رقابتهای بینالمللی کشتی فرنگی جام تورلیخانوف در قزاقستان بود که شب گذشته (یکشنبه) به پایان رسید و کشتیگیران ایران با وجود اطلاع از سرنوشت محمدباقر یخکشی باز هم با تیشرت ورزشی بر روی سکو حاضر شدند و مسئولان تیم نیز نسبت به این موضوع مهم بیتفاوت بودند. این در حالی بود که ورزشکاران سایر کشورها با گرمکن روی سکو رفتند و فقط ایرانیها با تی شرت آستین کوتاه برای دریافت مدال روی سکو رفتند. اگر مسئولان برگزاری این رقابتها نیز با جدیت و وسواس بدنبال اجرای قوانین اتحادیه جهانی کشتی بودند، بار دیگر شاهد پس گرفته شدن مدال اینبار از فرنگیکاران ایران بودیم!
گرمکن نپوشیدن رامین طاهری در مراسم اهدای مدال جام تورلیخانوف
جدا از قوانین اتحادیه جهانی کشتی و سختگیری اخیراً آنها، مشخص نیست چرا کشتی گیران شان و دیسیپلین تیم صاحبنامی مانند ایران را رعایت نمیکنند و طوری روی سکو میروند که گویا تیمی مانند ایران یکدست گرمکن ندارد تا ورزشکارانش بپوشند. قطعاً یکی از وظایف سرپرستان تیمهای اعزامی گوشزد کردن این موارد به ورزشکاران و ملزم کردن آنها به رعایت چنین مسائلی است اما در تورنمنتهای اخیر اکثر ورزشکاران با لباس مناسب روی سکو رفتند جز ایرانیها. ضمن اینکه نادر حاج آقانیا نیز با لباس آستین کوتاه روی سکوی وزن ۵۷ کیلوگرم رفت اما این موضوع از چشم مسئولان جام ساساری دور ماند وگرنه یک مدال دیگر هم از ایران گرفته میشد.
گرمکن نپوشیدن شهاب قوره جیلی در مراسم اهدای مدال جام تورلیخانوف
نمونهای از لباس ورزشی رسمی کشتی زنان در مراسم اهدای مدال جام ساساری
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۱۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیفیت و بیتوجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران
سال ۱۸۵۲ بود که بشر برای نخستینبار در خیابانهای شهر پاریس آسفالت ریخت. از آن به بعد، این فناوری نفتی محبوبتر شد و با رشد صنعت خودرو، ضرورت پیدا کرد. کشوری در جهان نیست که خیابان آسفالت نداشته باشد.
به گزارش پدال، هر بار که از خانه خود بیرون میآییم، آسفالت یکی از اولین تصاویری است که آن را میبینیم؛ هرچند که کمتر به چشم میآید. بنابراین میتوان با اطمینان گفت که نقشی اساسی در زندگی ما دارند.
متاسفانه با وجود اینکه کشور ما یکی از اصلیترین و بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان به شمار میرود، در فراهمآوری آسفالت باکیفیت برای شهروندانش مشکل دارد. پس در این مقاله بر آن شدیم که نگاهی به این مسئله داشته باشیم که اصلا آسفالت خوب چگونه است؟ چه پیشنیازهایی برای تولید آن وجود دارد؟ سپس به مشکلات اصلی راهسازی شهری و بینشهری نگاهی میاندازیم.
در انتها هم به پاسخ شهرداریها به معضل سرعت یعنی دستاندازها ادای احترام خواهیم کرد. اما پیش از هر چیزی، شایسته است نگاهی مختصر به نحوه تولید آسفالت داشته باشیم.
آسفالت چگونه تولید میشود؟ابتدا سنگدانههای سرد مانند شن و ماسه به خشککن منتقل میشوند. سنگدانههای خشکشده با استفاده از صفحه ارتعاشی در اندازههای مختلف دستهبندی میشوند و به ترکیب قیر و مواد فیلر میرسند تا ذخیرهسازی شوند.
واحد کنترل کیفیت، استاندارد آنها را بررسی میکند. در این فرایند از آسفالت بازیافتی هم استفاده میشود که میزان آن باید درحد طبیعی باشد وگرنه افزایش آن باعث کاهش کیفیت آسفالت خواهد شد.
چه آسفالتی «خوب» است؟شاید برای مصرفکننده، صافترین و تیرهترین و خطکشیشدهترین شکل آسفالت بهترین آن باشد اما پیش از تبدیل کردن خیابان به پیست مسابقه باید به نکاتی توجه شود.
کیفیت بالای قیر، دانهبندی مناسب سنگدانه در مرحله تولید، مقاومت فشاری مناسب و استفاده درست از گیلسونایت، زیرسازی درست، سطح روان آسفالتکاری، مقاومت کششی خوب، مقاومت در برابر ترکخوردگی و قیمت مناسب از جمله ویژگیهای اصلی یک آسفالت درخور هستند. با در نظر داشتن این فاکتورها، بهتر میتوان به خیابانها و جادههای داخلی نگاه کرد و آنها را ارزیابی کرد.
چرا آسفالت خوب مهم است؟نهایتا چه راه خاکی باشد و چه آسفالت، خودروهای ما آن را میپیمایند. اما در پذیرش این واقعیت نهچندان خوشایند دو فاکتور مهم وجود دارد: نخست آنکه بهعنوان شهروندان این سرزمین باید بدانیم که لایق خدمات شهری درست و مناسب هستیم.
هرچند این کلیشه در سراسر جهان وجود دارد که «مردم باید حقشان را از مدیران، طلب کنند» اما هیچگاه نباید این مسئله باعث شود تا جایگاه خود را فراموش کنیم. هدف اصلی ایجاد یک سازمان خدماترسانی است نه بهانهتراشی!
دوم آنکه بهرهمندی از آسفالت مناسب میتواند تاثیر بهسزایی روی سلامت خودروهای ما داشته باشد. بخش بزرگی از خودروهای بازار داخلی بیکیفیت هستند. شرایط اقتصادی مشتری ایرانی را مجاب کرده تا به پایینترین سطح امکانات مانند سیستم تهویه و بالابر برقی شیشه بسنده کند (هرچند این مورد هم تا چندی پیش بهعنوان آپشن معرفی میشد).
پس اگر خودروی بیکیفیت را در خیابان یا جاده بیکیفیت قرار دهید، نتیجه آن چیزی جز افزایش استهلاک خودرو، ناراحتی سرنشینان و افزایش دردسرهای سازمانها نیست.
تصور کنید یک خیابان مهم و پرتردد در شهر ۶۰ هزار نفری «الف»، کیفیت مناسبی دارد، بهاندازه کافی بزرگ است و بهجای دستاندازهای بیامان، از خطکشی درست و سیستم ترافیکی هوشمندانه استفاده میکند و صدالبته مانند سطح کره ماه، مملو از چاله نیست.
تردد خودروها در این مسیرها سروصدای کمتری در کابین ایجاد میکند. خطکشیها هم میتوانند به حرکت مردم نظم بیشتری بدهند تا حرکت ترافیک روانتر باشد. در نتیجه، آرامش راننده و سرنشینانش بیشتر حفظ میشود که خود، روی کیفیت رانندگی و کاهش تصادفات تاثیری مثبتی خواهند گذاشت.
علاوهبر آن، شهر ظاهر مرتبتری میگیرد و سطح رضایت عمومی از زندگی در آنجا افزایش پیدا میکند. اگر خیابانهای شهرهای زیبا یک فاکتور مشترک با یکدیگر داشته باشند، آن آسفالت و خیابانکشی مناسب است.
از دید نگارنده، در زمینه زیبایی شهری، پس از آسفالت و ساختمانهای مرتب، خودروها اهمیت پیدا میکنند. من هم دوست دارم با خرید یک دستگاه پورشه ماکان به زیبایی شهرم کمک کنم اما همانطور که در مقالات دیگر اشاره کردهام، گاراژ خانهام برای آن جا ندارد!
آیا مشکل خیابانها و جادههای ما اینقدر جدی است؟بیشک پاسخ این سوال، یک «بله» بهوسعت ایران است. پیشتر در مقالهای جداگانه به نبود آیندهنگری در طراحی شهری اشاره کرده بودیم که میتوانید آن را از بخش مقالات مرتبط (ابتدای مطلب) مشاهده کنید. کیفیت پایین زیرسازی یکی از اصلیترین معضلات راهسازی ایران است. مسئولان راهداری و شهرداریها بهگونهای در انجام پروژهها «صرفهجویی» میکنند که انگار اگر یک پروژه با کیفیت «عالی» به اتمام برسد، آن مسئول را تبعید خواهند کرد.
سازمانهای ما برای حفظ سرمایه و جبران کمبود بودجههایشان از کیفیت خدمات کم میکنند اما دریغ از آنکه همین انتخاب باعث خرج و نگرانی بیشتر برای مردم و خود سازمان مربوطه میشود. نمونه آن هم در مناطق مسکونی و جادههای بینشهری کم نیست.
اگر شما هم یک مسیر را روزانه طی کنید، با چالهها و خرابیهای آن آشنا میشوید. برای اینکه از وضعیت جاده سایر نقاط کشور هم با خبر باشید، کافی است یکبار بلیط هواپیما تهیه نکنید و با پژو یا سمندهای زرد خطی از شهر «الف» به «ب» بروید.
کوهی به نام سرعتگیرنمیدانم چه کسی، چگونه و در نتیجه چه اتفاقی استفاده از دستانداز در خیابانها و بهویژه، جادههای کشور مناسب و «عقلانی» دانسته است؟ از زمانی که بهعنوان یک کودک دوچرخهسواری یاد گرفتم، با دستانداز سر کوچه مواجه شدم.
به یاد دارم که به من میگفتند وجود آنها برای کاهش سرعت مردم و موتورسواران ضروری است. تا اینکه با خودرو در جادههای شمال کشور، از خراسانشمالی تا گیلان، سفر کردم و با دستاندازهای بیشمار روبهرو شدم.
دستاندازهایی که اگر با سرعت قانونی جاده از آنها عبور کنید، حتما اتفاقی ناگوار برای شما یا خودروتان رخ خواهد داد. بیشک شماری از آنها هم فاقد تابلوی هشدار هستند که خود احتمال عبور نامناسب از روی دستانداز را افزایش میدهد.
برایم سوال است که چگونه مردم کشورهای دیگر از تاجیکستان گرفته تا ایالاتمتحده به اندازه ما به دستانداز نیاز ندارند؟ یعنی ما موتورهای بیشتری داریم؟ با توجه به جمعیت کشور آمریکا این مورد بعید است. آیا خودروهایمان سریعتر هستند؟ گمان نمیکنم چون حتی مردم تاجیکستان هم به انواع مرسدسبنز و بنتلی دسترسی دارند پس قطعا سریعتر نیستیم.
آیا رانندگی پرخاشگرانهای داریم؟ پس چرا مسئولان توانمندتری برای «مدیریت درست» رفتارهای ترافیکی روی کار نمیآیند؟ دوست دارم این مطلب را با همان سوالی که آغاز کردم خاتمه دهم: چرا کشور نفتخیز ایران، همچنان از مسیرهای بیکیفیت رنج میبرد؟ چرا از دست سرعتگیرها راحت نمیشویم؟
کانال عصر ایران در تلگرام